سايت و انجمن ما با هدف رفع نياز وبمستران و پشتيباني از آن ايجاد شده است و همواره تلاش نموده است تا مانند الماسي در ميان وب هاي پشتيباني از وبمستران بدرخشد و اميد ميرود روزي يکي از درخشنده ترين ها در اين زمينه باشد
بیا تو مشاعره تعداد بازدید: 1477
|
|||
zeynab1370
![]() ![]() |
بیا تو مشاعره
خودم شروع میکنم محبت آتشی در جانم افروخت / که تا دامان محشر بایدم سوخت عجب پیراهنی بهرم بریدی / که خیاط اجل میبایدش دوخت |
||
جمعه 17 شهریور 1391 - 18:29 |
|
admin
![]() ![]() |
پاسخ 1 : بیا تو مشاعره تنت بناز طبیبان نیازمند مباد**** وجود نازکت آزرده گزند مباد • هیچ وقت ، اگه تو رو با کس دیگه ببینم حسودی نمی کنم...! آخه مامانم یادم داده اسباب بازی هامو بدم به بدبخت بیچاره ها! |
||
جمعه 17 شهریور 1391 - 18:34 |
|
zeynab1370
![]() ![]() |
پاسخ 2 : بیا تو مشاعره دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند *************** واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند از پیرمرد و پیرزنی پرسیدند :
شما چطور 60 سال با هم زندگی کردید؛ گفتند : ما متعلق به نسلی هستیم که؛ وقتی چیزی خراب می شد؛ تعمیرش می کردیم نه تعویضش ...! |
||
جمعه 17 شهریور 1391 - 18:35 |
|
admin
![]() ![]() |
پاسخ 3 : بیا تو مشاعره دل ربودب و بحل کردمت ای جان لیکن**** به از این دار نگاهش که مرا میداری • هیچ وقت ، اگه تو رو با کس دیگه ببینم حسودی نمی کنم...! آخه مامانم یادم داده اسباب بازی هامو بدم به بدبخت بیچاره ها! |
||
جمعه 17 شهریور 1391 - 18:37 |
|
zeynab1370
![]() ![]() |
پاسخ 4 : بیا تو مشاعره یارب این شمع دل افروز ز کاشانه ی کیست ************ جان ما سوخت بپرسید که جانانه کیست از پیرمرد و پیرزنی پرسیدند :
شما چطور 60 سال با هم زندگی کردید؛ گفتند : ما متعلق به نسلی هستیم که؛ وقتی چیزی خراب می شد؛ تعمیرش می کردیم نه تعویضش ...! |
||
جمعه 17 شهریور 1391 - 18:40 |
|
admin
![]() ![]() |
پاسخ 5 : بیا تو مشاعره تو کز مکارم اخلاق عالمی دگری**** وفای عهد من از خاطرت بدر نرود • هیچ وقت ، اگه تو رو با کس دیگه ببینم حسودی نمی کنم...! آخه مامانم یادم داده اسباب بازی هامو بدم به بدبخت بیچاره ها! |
||
جمعه 17 شهریور 1391 - 18:42 |
|
![]() |
1 کاربر از admin به خاطر اين مطلب مفيد تشکر کرده اند:roz - |
zeynab1370
![]() ![]() |
پاسخ 6 : بیا تو مشاعره دوش دیوانه شدم یار مرا دید و بگفت ************** آمدم نعره مزن جامه مدر هیچ مگو از پیرمرد و پیرزنی پرسیدند :
شما چطور 60 سال با هم زندگی کردید؛ گفتند : ما متعلق به نسلی هستیم که؛ وقتی چیزی خراب می شد؛ تعمیرش می کردیم نه تعویضش ...! |
||
جمعه 17 شهریور 1391 - 18:43 |
|
![]() |
1 کاربر از zeynab1370 به خاطر اين مطلب مفيد تشکر کرده اند:roz - |
admin
![]() ![]() |
پاسخ 7 : بیا تو مشاعره و آنک گیسوی ترارسم تطاول آموخت**** هم تواند کرمش داد من غمگین داد • هیچ وقت ، اگه تو رو با کس دیگه ببینم حسودی نمی کنم...! آخه مامانم یادم داده اسباب بازی هامو بدم به بدبخت بیچاره ها! |
||
جمعه 17 شهریور 1391 - 18:48 |
|
zeynab1370
![]() ![]() |
پاسخ 8 : بیا تو مشاعره در این پیاله ندانم چه ریختی ؟ پیداست ************** که خوش به جان هم افتاده اند آتش و آب از پیرمرد و پیرزنی پرسیدند :
شما چطور 60 سال با هم زندگی کردید؛ گفتند : ما متعلق به نسلی هستیم که؛ وقتی چیزی خراب می شد؛ تعمیرش می کردیم نه تعویضش ...! |
||
جمعه 17 شهریور 1391 - 18:54 |
|
admin
![]() ![]() |
پاسخ 9 : بیا تو مشاعره برای چشم خاموشت بمیرم**** کنار چشمه نوشت بمیرم**** نمی خواهم در آغوشت بگیرم**** که میخواهم در آغوشت بمیرم • هیچ وقت ، اگه تو رو با کس دیگه ببینم حسودی نمی کنم...! آخه مامانم یادم داده اسباب بازی هامو بدم به بدبخت بیچاره ها! |
||
جمعه 17 شهریور 1391 - 18:56 |
|
zeynab1370
![]() ![]() |
پاسخ 10 : بیا تو مشاعره مستحب مستی به ره دید و گریبانش گرفت *********** مست گقت ای دوست این پیراهن است افسار نیست از پیرمرد و پیرزنی پرسیدند :
شما چطور 60 سال با هم زندگی کردید؛ گفتند : ما متعلق به نسلی هستیم که؛ وقتی چیزی خراب می شد؛ تعمیرش می کردیم نه تعویضش ...! |
||
جمعه 17 شهریور 1391 - 18:59 |
|
admin
![]() ![]() |
پاسخ 11 : بیا تو مشاعره تازه داشتیم راه میافتادیم ولی حیف باید برم شهر خواهرم آموزش رانندگی داره بعدا باید قول بدی یه مشاعره حسابی داشته باشیم. ترا ان. به که روی خود ز معشوقان بپوشانی**** که شادی جهانگیری غم لشکر نمی ارزد • هیچ وقت ، اگه تو رو با کس دیگه ببینم حسودی نمی کنم...! آخه مامانم یادم داده اسباب بازی هامو بدم به بدبخت بیچاره ها! |
||
جمعه 17 شهریور 1391 - 19:02 |
|
zeynab1370
![]() ![]() |
پاسخ 12 : بیا تو مشاعره دوش آگهی ز یار سفر کرده داد باد ***************** من نیز دل به باد دهم هر چه بادا باد از پیرمرد و پیرزنی پرسیدند :
شما چطور 60 سال با هم زندگی کردید؛ گفتند : ما متعلق به نسلی هستیم که؛ وقتی چیزی خراب می شد؛ تعمیرش می کردیم نه تعویضش ...! |
||
دوشنبه 20 شهریور 1391 - 11:05 |
|
golbarg
![]() ![]() |
پاسخ 13 : بیا تو مشاعره درد عشقی کشیده ام که مپرس ـ زهر هجری چشیدهام که مپرس میخوامت!
|
||
دوشنبه 20 شهریور 1391 - 11:07 |
|
zeynab1370
![]() ![]() |
پاسخ 14 : بیا تو مشاعره سلامی چو بوی خوش آشنایی ************* بدان مردم دیده ی روشنایی از پیرمرد و پیرزنی پرسیدند :
شما چطور 60 سال با هم زندگی کردید؛ گفتند : ما متعلق به نسلی هستیم که؛ وقتی چیزی خراب می شد؛ تعمیرش می کردیم نه تعویضش ...! |
||
دوشنبه 20 شهریور 1391 - 11:08 |
|
golbarg
![]() ![]() |
پاسخ 15 : بیا تو مشاعره یارم چو قدح به دست گیرد/بازار بتان شکست گیرد میخوامت!
|
||
دوشنبه 20 شهریور 1391 - 11:09 |
|
zeynab1370
![]() ![]() |
پاسخ 16 : بیا تو مشاعره دوش از جناب آصف پیک بشارت آمد ************ یعنی که از سلیمان عشرت اشارت آمد از پیرمرد و پیرزنی پرسیدند :
شما چطور 60 سال با هم زندگی کردید؛ گفتند : ما متعلق به نسلی هستیم که؛ وقتی چیزی خراب می شد؛ تعمیرش می کردیم نه تعویضش ...! |
||
دوشنبه 20 شهریور 1391 - 11:12 |
|
golbarg
![]() ![]() |
پاسخ 17 : بیا تو مشاعره دوش وقت صحر از غصه نججاتم دادند / وندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند میخوامت!
|
||
دوشنبه 20 شهریور 1391 - 11:14 |
|
zeynab1370
![]() ![]() |
پاسخ 18 : بیا تو مشاعره دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند ********* گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند از پیرمرد و پیرزنی پرسیدند :
شما چطور 60 سال با هم زندگی کردید؛ گفتند : ما متعلق به نسلی هستیم که؛ وقتی چیزی خراب می شد؛ تعمیرش می کردیم نه تعویضش ...! |
||
دوشنبه 20 شهریور 1391 - 11:16 |
|
golbarg
![]() ![]() |
پاسخ 19 : بیا تو مشاعره دوستان عیب من بی دل حیران مکنید/ گوهری دارم و صاحب نظری میجویم میخوامت!
|
||
دوشنبه 20 شهریور 1391 - 11:18 |
|
zeynab1370
![]() ![]() |
پاسخ 20 : بیا تو مشاعره میان گریه میخندم که چون شمع اندر این مجلس**************** زبان آتشینم هست لیکن در نمی گیرد از پیرمرد و پیرزنی پرسیدند :
شما چطور 60 سال با هم زندگی کردید؛ گفتند : ما متعلق به نسلی هستیم که؛ وقتی چیزی خراب می شد؛ تعمیرش می کردیم نه تعویضش ...! |
||
دوشنبه 20 شهریور 1391 - 11:21 |
|
golbarg
![]() ![]() |
پاسخ 21 : بیا تو مشاعره میخوامت!
|
||
دوشنبه 20 شهریور 1391 - 11:23 |
|
golbarg
![]() ![]() |
پاسخ 22 : بیا تو مشاعره دارم چو شمع سرّ غمش بر سر زبان/// لب می گزد چو غنچه خندان که خامشم میخوامت!
|
||
دوشنبه 20 شهریور 1391 - 11:24 |
|
zeynab1370
![]() ![]() |
پاسخ 23 : بیا تو مشاعره ماه کنعانی من مسند مصر آن تو شد ************* وقت آن است که بدرود کنی زندان را از پیرمرد و پیرزنی پرسیدند :
شما چطور 60 سال با هم زندگی کردید؛ گفتند : ما متعلق به نسلی هستیم که؛ وقتی چیزی خراب می شد؛ تعمیرش می کردیم نه تعویضش ...! |
||
دوشنبه 20 شهریور 1391 - 11:27 |
|
golbarg
![]() ![]() |
پاسخ 24 : بیا تو مشاعره آخرش محنت جانکاه به چاه اندازد / هر که چون ماه برافروخت شب تار کسی میخوامت!
|
||
دوشنبه 20 شهریور 1391 - 11:29 |
|
golbarg
![]() ![]() |
پاسخ 25 : بیا تو مشاعره دارم واست.. میخوامت!
|
||
دوشنبه 20 شهریور 1391 - 11:29 |
|
تمامی حقوق این قالب مربوط به همین انجمن میباشد|طراح قالب : ابزار فارسی -پشتیبانی : رزبلاگ