loading...
باشگاه هم اندیشان شبکه چهار
آخرین ارسال های انجمن
محمد بازدید : 277 سه شنبه 16 خرداد 1391 نظرات (0)

خانهام، در خانه نشستهام،
کتری کهنه
روی اجاق است هنوز، روشن!
دستِ راستم روی دیوار
راهیست انگار
به دیوارِ بیدلیلِ بعدی نمیرسد.


چراغ مطالعه، چند مطلبِ مهیا،
مداد، کبریت، و کلماتی رها شده روی میز.
ساعت،
پنج و نیمِ بامداد است،
هنوز بیدارم،
چیزی دارد دور و بَرِ سَرَم
سایه میآورد
روشنایی میبَرَد
کاری دارد حتما،
هوایِ حرفِ تازهای شاید
شهودِ نوشتنِ چیزی شاید
تولدِ بیگاهِ ترانهای شاید.


نگاه میکنم،
خیر است پرندهای
که آمده روی بندِ رختِ همسایه نشسته است.
حوصلهی برخاستن و دَمکردنِ چای در من نیست.
از خودم میپرسم:
پس کی خسته خواهی شد؟
اینجا
لابهلایِ شب و روزِ این همه مثلِ هم
چه میکنی، چه میخواهی، چه میگویی؟
وَهم، وَهمِ واژه، واژه، واژه ...
بس است دیگر!


زنجیر از پیِ زنجیر اگر بوده
بسیار گسستهای،
حرف از پیِ حرف اگر بوده
بسیار شنیدهای،
درد از پیِ درد اگر بوده،
بسیار کشیدهای.
دیگر چه میخواهی از چند و چون چیزی
که گاه هست و گاه نیست.


همین جا خوب است
همین کُنجِ بیپیدایی که نشستهای خوب است.
نگاه کن،
روی بندِ رختِ همسایه
زیرپوشِ زنانهای جای پرنده را گرفته است.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
باشگاه هم اندیشان شبکه چهار
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    نظرسنجی
    کدوم بهتره
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1127
  • کل نظرات : 239
  • افراد آنلاین : 7
  • تعداد اعضا : 672
  • آی پی امروز : 14
  • آی پی دیروز : 119
  • بازدید امروز : 19
  • باردید دیروز : 427
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 4
  • بازدید هفته : 19
  • بازدید ماه : 7,318
  • بازدید سال : 64,987
  • بازدید کلی : 867,826
  • کدهای اختصاصی
    امار