loading...
باشگاه هم اندیشان شبکه چهار
آخرین ارسال های انجمن
محمد بازدید : 400 یکشنبه 01 مرداد 1391 نظرات (1)

داستان عشق.من سرم توی کار خودم بود...(خیلی جالبه)

در ادامه مطلب ببنید...

من سرم توی کار خودم بود

01.jpg

بعد یه روز یه نفرو دیدم

02.jpg 

اون این شکلی بود

03.jpg 

ما اوقات خوبی با هم داشتیم 

04.jpg 

من یه کادو مثل این بهش دادم

05.jpg 

وقتی اون کادومو قبول کرد من

اینجوری شدم

06.jpg

ما تقریبا همه شبها با هم گفت و گو میکردیم

07.jpg 

وقتی همکارام من و اونو توی اداره دیدن اینجوری نگاه میکردن

08.jpg 

و منم اینجوری بهشون جواب میدادم

09.jpg

اما روز ولنتاین اون یه گل رز مثل این داد به یه نفر دیگه

10.jpg 

و من اینجوری بودم

11.jpg

بعدش اینجوری شدم

13.jpg

احساس من اینجوری بود

14.jpg 

بعد اینجوری شدم

15.gif 

بله....آخرش به این حال و روز افتادم  

16.jpg

پدر عاشقی بسوزه  

17.jpg


منتظر نظرهای شما هستیم
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
باشگاه هم اندیشان شبکه چهار
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    نظرسنجی
    کدوم بهتره
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1127
  • کل نظرات : 239
  • افراد آنلاین : 6
  • تعداد اعضا : 672
  • آی پی امروز : 88
  • آی پی دیروز : 119
  • بازدید امروز : 466
  • باردید دیروز : 427
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 4
  • بازدید هفته : 466
  • بازدید ماه : 7,765
  • بازدید سال : 65,434
  • بازدید کلی : 868,273
  • کدهای اختصاصی
    امار