زمان جاري : جمعه 22 تیر 1403 - 5:45 قبل از ظهر
نام کاربري : پسورد : يا عضويت | رمز عبور را فراموش کردم
...در حال بارگيري لطفا صبر کنيد
صفحه اصلي / شعر / دفتر اشعار سهراب سپهری / پاسخ 4
shamim آفلاين

ارسال‌ها : 152

عضويت:21 /6 /1391

سن: 17

تشکرها : 47

تشکر شده : 69

پاسخ 4 : دفتر اشعار سهراب سپهری

نام شعر : غمی غمناک

شب سردی است ، و من افسرده.

راه دوری است ، و پایی خسته.

تیرگی هست و چراغی مرده.

می کنم ، تنها، از جاده عبور:

دور ماندند ز من آدم ها.

سایه ای از سر دیوار گذشت ،

غمی افزود مرا بر غم ها.

فکر تاریکی و این ویرانی

بی خبر آمد تا با دل من

قصه ها ساز کند پنهانی.

نیست رنگی که بگوید با من

اندکی صبر ، سحر نزدیک است:

هردم این بانگ برآرم از دل :

وای ، این شب چقدر تاریک است!

خنده ای کو که به دل انگیزم؟

قطره ای کو که به دریا ریزم؟

صخره ای کو که بدان آویزم؟

مثل این است که شب نمناک است.

دیگران را هم غم هست به دل،

غم من ، لیک، غمی غمناک است.

یه وقتایی ادم اینقدر تنهاست که دوست داره یکی صداش کنه حتی اشتباهی.......
یکشنبه 28 آبان 1391 - 16:13
ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش



تمامی حقوق این قالب مربوط به همین انجمن میباشد|طراح قالب : ابزار فارسی -پشتیبانی : رزبلاگ

: