مشت می کوبم بر در
پنجه می سایم بر پنجره ها
من دچار خفقانم خفقان
من به تنگ آمده ام از همه چیز
بگذارید هواری بزنم
آی
با شما هستم
این درها را باز کنید
من به دنبال فضایی می گردم
لب بامی
سر کوهی دل صحرایی
که در آنجا نفسی تازه کنم
آه
می خواهم فریاد بلندی بکشم
که صدایم به شما هم برسد
من به فریاد همانند کسی
که نیازی به تنفس دارد
مشت می کوبد بر در
پنجه می ساید
بر پنجره ها
محتاجم
منهموارم را سر خواهم داد
چاره درد مرا باید این داد کند
از شما خفته چند
چه کسی می اید با من فریاد کند ؟
آخرین ارسال های انجمن
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
دلنوشته | 128 | 6019 | soha |
حجاب | 65 | 3203 | soha |
حرف هایی که میخوای به عشقت بزنی..! | 32 | 7318 | mokarrame |
تست افسردگی | 1 | 812 | golbarg |
*داستان* داستان جالب کوتاه مردی در سردخانه !!! | 0 | 543 | golbarg |
آیا پایان رابطه تان نزدیک است؟!!(تست روانشناسی) | 0 | 502 | golbarg |
عکس واتسابت چیه؟؟؟ | 0 | 491 | golbarg |
دانلود کتاب های دانشگاهی | 0 | 492 | golbarg |
بهترین مرجع کتاب های دینی | 0 | 451 | golbarg |
یک تاپیک جالب! با کلی چیزای مفید | 7 | 1153 | golbarg |