میان این سنگ و آفتاب پژمردگی افسانه شد
درخت نقشی در ابدیت ریخت
انگشتانم برنده ترین خار را می نوازد
لبانم به پرتو شوکران لبخند می زند
این تو بودی که هر ورزشی هدیه ای ناشناس به دامنت می ریخت؟
و اینک هرهدیه ابدیتی است
این تو بودی که طرح عطش را بر سنگ نهفته ترین چشمه کشیدی ؟
و اینک چشمه نزدیک نقش عطش درخود می شکند
گفتی نهال از طوفان می هراسد
و اینک ببالید نورستهترین نهالان
که تهاجم بر
باد رفت
سیاه ترین ماران می رقصند
و برهنه شوید زیباترین پیکرها
که گزیدن نوازش شد
آخرین ارسال های انجمن
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
دلنوشته | 128 | 6019 | soha |
حجاب | 65 | 3195 | soha |
حرف هایی که میخوای به عشقت بزنی..! | 32 | 7313 | mokarrame |
تست افسردگی | 1 | 811 | golbarg |
*داستان* داستان جالب کوتاه مردی در سردخانه !!! | 0 | 543 | golbarg |
آیا پایان رابطه تان نزدیک است؟!!(تست روانشناسی) | 0 | 502 | golbarg |
عکس واتسابت چیه؟؟؟ | 0 | 491 | golbarg |
دانلود کتاب های دانشگاهی | 0 | 492 | golbarg |
بهترین مرجع کتاب های دینی | 0 | 451 | golbarg |
یک تاپیک جالب! با کلی چیزای مفید | 7 | 1151 | golbarg |